What I Talk about When I Talk about Running
A Memoir
By: Haruki Murakami
Narrated by: Ray Porter
Length: 4 hrs and 23 mins, 108 mb
MP3, PDF, EPUB, MOBI
From the best-selling author of Kafka on the Shore comes this rich and revelatory memoir about writing and running, and the integral impact both have made on his life. Equal parts training log, travelogue, and reminiscence, this revealing memoir covers Murakami’s four-month preparation for the 2005 New York City Marathon.Settings range from Tokyo, where he once shared the course with an Olympian, to the Charles River in Boston, among young women who outpace him.
Through this marvelous lens of sport emerges a cornucopia of memories and insights: the eureka moment when he decided to become a writer, his triumphs and disappointments, his passion for vintage LPs, and the experience, after age 50, of having seen his race times improve and then fall back.
Translated by Philip Gabriel.
.
موراکامی در سال 1982 برای ایجاد سبک زندگی سالم، شروع به دویدن میکند. او عاشق دویدن میشود و حتی تا هشت کیلومتر در روز میدود. یک سال بعد، او علاوه بر شرکت در مسابقات مختلف دو، در مسابقات سهگانه (شنا، دوچرخه سواری و دو) نیز حاضر میشود. «از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم» سرگذشتنامهی هاروکی موراکامی، نویسنده ژاپنی دربارهی خودش است؛ دویدن و نوشتن.
موراکامی تقریبا همزمان با شروع نویسندگی دویدن را آغاز و سرسختانه مانند یک دوندهی حرفهای آن را دنبال میکند. با خواندن این خودنوشت میتوان با چگونگی شکلگیری هویت موراکامی به عنوان یک نویسنده نیز آشنا شد. او باور دارد بین دویدن و نوشتن شباهتهای بسیاری وجود دارد که مهمترین آن استقاومت و تداوم است. البته که استعداد عامل مهمی است اما تاثیرگذارتر از آن پشتکار و تمرین میباشد. این کتاب با لحنی صمیمی و دوستانه، بدون نگاه فیلسوفانه، از درسهای زندگی میگوید. جریان کتاب با مرور اتفاقات قبلی، بین زمان گذشته و حال پرش میکند و خطی نیست.
کتاب در سال 2006 و ده سال بعد با مرور خاطرات ثبتشدهی روزانه نوشته شده است. جایی در مقدمه کتاب آمده است: «ده سال از روزی میگذرد که ایدهی نوشتن کتابی در مورد دویدن برای بار نخست به ذهنم خطور کرد. سالها پشتسر هم میآمدند و میرفتند و من همینطور افکار و طرحهای گوناگون را یکی پس از دیگری در ذهن مرور میکردم بیآنکه یکبار هم شده بنشینم و آنها را بنویسم. دویدن موضوعی روشن و مشخص نیست که بتوان راحت از آن نوشت و از آنجا که نمیدانستم دقیقاً از چه میخواهم بگویم، کار برایم سخت شده بود.»
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.